آ کلاه دار

در تب و تاب رسیدن به کمالم

- در ستایش شروع ناقص

چندوقت پش داشتم توییتر رو بالا پایین می‌کردم که یه توییت از جادی رو دیدم درمورد یه آموزش برنامه نویسی. یه پیوست داشت که از مضمونش همچین چیزی یادمه:از اولین چیزی که می‌تونی شروع کن و یاد بگیر و بعد هی اصلاح کن. این حرف از چنین آدمی خیلی برام جالب بود و تو ذهنم موند.

من معمولا آدمیم که رو پروسه حساسم. قبل از شروع به یادگیری مدت زمان زیادی رو صرف انتخاب و جمع کردن حجم زیادی از منابع و آموزش، مقایسه، دستچین کردن و ساختن یه برنامه و سیستم برای یادگیری می‌کنم؛ اونقدر که گاهی دیگه اون شوق و انرژی یادگیریم تموم می‌شه. یه روز که مشغول همین منبع جمع کردن‌ها بودم اون توییت جادی یادم افتاد و از خودم پرسیدم چرا همین زمان رو جای این‌که صرف کاری کنی که خروجی نداره رو آموزشت نذاری؟ شروع می‌کنی، یاد می‌گیری و بعد خودت رو اصلاح می‌کنی. بی‌خیال گشتن دنبال منابع بیشتر شدم و همون لحظه یادگیری رو شروع کردم. هنوز شوق و ذوق روزای اولی که تصمیم به یادگیری می‌گیرم زنده بود برای همین با سرعت خوبی یاد می‌گرفتم، پیش می‌رفتم و وسط مسیر هر منبع جدیدی که نیاز داشتم رو پیدا می‌کردم و روش خیلی وسواس هم به خرج نمی‌دادم.
نتیجه؟ تو یکی دو ماهی که قبلا صرف جمع آوری منبع و آموزش و مقایسه انتخاب از بینشون می‌کردم بیسیک‌های اون مهارت رو یاد گرفتم و به اجرا رسیدم. بعد تو اجرا خودم رو اصلاح کردم و بوووم. کلی چیز جدید یاد گرفتم جای اتلاف وقتم برای به خرج دادن وسواس و انجام کارهای بیهوده.

دنیای امروز دنیای سریعیه، سرعت تو انجام کارها خیلی مهمه و زمان رو نباید از دست داد. باید جای صرف زمان برای ساخت سیستم‌های پیچیده با سیستم ساده شروع کنی و خروجی بگیری. هیچ منبع و آموزشی کامل نیست، وقت گذاشتن و بینشون چرخیدن شبیه اینه که تو مسابقه‌ی دو وقتی همه با تمام توانشون به سمت خط پایان می‌دون تو دور خودت بچرخی و بعد انتظار برنده شدن هم داشته باشی.

۱ ۰

- همیشه ناکافی بودم

خیلی وقته که پذیرفته‌ام قرار نیست هیچ وقت براشون کافی باشم. همین شد که از یه زمانی تصمیم‌هایی که می‌دونستم قراره با نارضایتی مواجه بشن رو راحت‌تر گرفتم. همیشه ته ذهنم اینه که they're gonna be disappointed anyway, do what makes you happy and ignore them. اما وقتی actively مدام این حس رو بهت بدن همیشه مواجه شدن باهاش خیلی هم راحت نیست. وقتی برای یک موضوع هزاربار تکرار بشه که کافی نیستی یه جایی بلاخره از حوصله و تحملت خارج می‌شه. یه جایی حس می‌کنی دیگه سرزنش شدن برای بار هزارم، برای چیزی که از کنترل تو خارج بوده کافیه واقعا.

الان درگیر آزمون و خطا و چیدن پلن جدید برای زندگیمم چون پلنی که یکی دو سال روش وقت گذاشتم و دقیق رسمش کردم خراب شد. طبیعیه که وقتی به صورت غیرمنتظره در موقعیت جدید قرار می‌گیری باید بگردی ببینی می‌خوای چیکار کنی، چی رو پیش ببری و به چی بپردازی. باید برنامه‌های بلندمدتت رو از نو بچینی تا بدونی امروز و اینجا چیکار کنی و چطور در راستای رسیدن بهشون قدم برداری؛ و طبیعتا فکر می‌کردم آدم‌ها اینو می‌فهمن. امروز ولی با این مواجه شدم که نه، واقعا درکی از این موضوع ندارن. وقتی از گشتن برای پیدا کردن پلن بعدیم می‌گفتم چنان سرکوب شدم که باورم نمی‌شد. فکر نمی‌کردم ازم توقع بره که بچسبم به چیزهای بی‌ارزش، نگردم ببینم چی می‌خوام و برای چیز بزرگتری گام بر ندارم. انتظار نداشتم چندبار تو یک روز این حس بهم القا بشه که مشکل از منه، منم که ناکافیم. انتظار نداشتم تو شلوغ ترین دو هفته‌ی زندگیم هرروز به طرق مختلف با این پیام از سمتشون مواجه بشم که کمی، کافی نیستی، اشتباهی، عقب اقتادی، جا موندی.

عموما به این شکل با ماجرا کنار میام که ولش کن، مکانیزم دفاعیشونه اما راستش تو این ماجرا، تو مسیری که بخش بزرگ و مهمی از زندگی شخصی من بود هیچکس به اندازه‌ی من آسیب ندید. منطقی نیست دیگرانی که فقط این‌ها رو دیدن حالا برای گذر ازش به منی که آسیب اصلی رو دیدم بیشتر آسیب بزنن.

من کافی نیستم، هیچوقت کافی نبودم. هیچوقت بهم برای تلاشم افتخار نکردن، همیشه حتی وقتی دقیقا نتیجه‌ای که ازم می‌خواستن رو گرفتم بازهم کم بودم، بازهم راضی نبودن، بازهم نتیجه براشون کافی نبود؛ کم بود. اما از اینکه وقتی تو اوج فشار جسمی و روانیم مدام این رو تکرار کنن خستم. از اینکه هزاربار بهم نشون بدن ازم ناامید شدن برای اتفاقی که من دستی توش نداشتم خسته‌ام. از تحقیر شدن برای قدم برداشتن تو راه آرزوهای خودم خسته‌ام.

۲ ۲
About me
همیشه مجبور شدم با آدم‌ها سر و کله بزنم که آ اول اسمم کلاه داره و اگه کلاهش رو نذارید اشتباه خونده می‌شه. اون‌قدر که دیگه همه من رو با آ کلاه دار به خاطر میارن. حالا این آ کلاه دار خلاصه‌ای از منه؛ جایی که آ بتونه حرف بزنه و بگه کلاهش رو سر جاش بذارن. 
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان