آ کلاه دار

در تب و تاب رسیدن به کمالم

- برای پایان پاییز

این پاییز عجیب‌ترین دوره‌ی زندگیم بود. بزرگ‌ترین موفقیت‌هام تو این پاییز بود، بزرگ‌ترین دردهام هم همین طور. زیاد از دست دادم و کم به دست آوردم، سردرگم و خشمگین بودم و باید حین همه‌ی این‌ها خودم رو سرپا نگه می‌داشتم تا از هم نپاشم. ترسناک‌ترین، دردناک‌ترین و غم‌انگیزترین تصاویر زندگیم رو تو این سه ماه دیدم.

روزهای زیادیش رو ته دره بودم و روزهای خیلی کمی رو نوک قله و بقیه روزها در تکاپوی بیرون کشیدن خودم از ته اون دره بودم. زندگی تو این مدت شبیه یه موج سینوسی بود که نمی‌شد پیش‌بینیش کرد. به زور بالا می‌رفتم و همین که به اوج می‌رسیدم دوباره با سر می‌خوردم زمین.

این پاییز تاریک و ترسناک بود، من خشمگین و آماده‌ی انفجار. امیدوارم زمستون پیش رو بهتر از این باشه.

۰ ۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
About me
همیشه مجبور شدم با آدم‌ها سر و کله بزنم که آ اول اسمم کلاه داره و اگه کلاهش رو نذارید اشتباه خونده می‌شه. اون‌قدر که دیگه همه من رو با آ کلاه دار به خاطر میارن. حالا این آ کلاه دار خلاصه‌ای از منه؛ جایی که آ بتونه حرف بزنه و بگه کلاهش رو سر جاش بذارن. 
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان