خیلی وقته که پذیرفتهام قرار نیست هیچ وقت براشون کافی باشم. همین شد که از یه زمانی تصمیمهایی که میدونستم قراره با نارضایتی مواجه بشن رو راحتتر گرفتم. همیشه ته ذهنم اینه که they're gonna be disappointed anyway, do what makes you happy and ignore them. اما وقتی actively مدام این حس رو بهت بدن همیشه مواجه شدن باهاش خیلی هم راحت نیست. وقتی برای یک موضوع هزاربار تکرار بشه که کافی نیستی یه جایی بلاخره از حوصله و تحملت خارج میشه. یه جایی حس میکنی دیگه سرزنش شدن برای بار هزارم، برای چیزی که از کنترل تو خارج بوده کافیه واقعا.
الان درگیر آزمون و خطا و چیدن پلن جدید برای زندگیمم چون پلنی که یکی دو سال روش وقت گذاشتم و دقیق رسمش کردم خراب شد. طبیعیه که وقتی به صورت غیرمنتظره در موقعیت جدید قرار میگیری باید بگردی ببینی میخوای چیکار کنی، چی رو پیش ببری و به چی بپردازی. باید برنامههای بلندمدتت رو از نو بچینی تا بدونی امروز و اینجا چیکار کنی و چطور در راستای رسیدن بهشون قدم برداری؛ و طبیعتا فکر میکردم آدمها اینو میفهمن. امروز ولی با این مواجه شدم که نه، واقعا درکی از این موضوع ندارن. وقتی از گشتن برای پیدا کردن پلن بعدیم میگفتم چنان سرکوب شدم که باورم نمیشد. فکر نمیکردم ازم توقع بره که بچسبم به چیزهای بیارزش، نگردم ببینم چی میخوام و برای چیز بزرگتری گام بر ندارم. انتظار نداشتم چندبار تو یک روز این حس بهم القا بشه که مشکل از منه، منم که ناکافیم. انتظار نداشتم تو شلوغ ترین دو هفتهی زندگیم هرروز به طرق مختلف با این پیام از سمتشون مواجه بشم که کمی، کافی نیستی، اشتباهی، عقب اقتادی، جا موندی.
عموما به این شکل با ماجرا کنار میام که ولش کن، مکانیزم دفاعیشونه اما راستش تو این ماجرا، تو مسیری که بخش بزرگ و مهمی از زندگی شخصی من بود هیچکس به اندازهی من آسیب ندید. منطقی نیست دیگرانی که فقط اینها رو دیدن حالا برای گذر ازش به منی که آسیب اصلی رو دیدم بیشتر آسیب بزنن.
من کافی نیستم، هیچوقت کافی نبودم. هیچوقت بهم برای تلاشم افتخار نکردن، همیشه حتی وقتی دقیقا نتیجهای که ازم میخواستن رو گرفتم بازهم کم بودم، بازهم راضی نبودن، بازهم نتیجه براشون کافی نبود؛ کم بود. اما از اینکه وقتی تو اوج فشار جسمی و روانیم مدام این رو تکرار کنن خستم. از اینکه هزاربار بهم نشون بدن ازم ناامید شدن برای اتفاقی که من دستی توش نداشتم خستهام. از تحقیر شدن برای قدم برداشتن تو راه آرزوهای خودم خستهام.