يكشنبه ۱۹ تیر ۰۱
نوجوون که بودم بزرگسالی به نظرم از بین رفتن مسیرهای از پیش مشخص شده، آزادی، از قبل پر نشدن ساعات هرروز با مدرسه و خوش گذرونی بود.
از هجده سالگی که عبور کردم دیدم علاوه بر اونها بزرگسالی استرس، فشار، کمبود وقت، تصمیمات بزرگ و به دوش کشیدن بار نتایجشونه. دوراهی و انتخابهای سخت و تنها پیش رفتنه. خستگی، فرسودگی انتظار و صبوریه.
به آوای نوجوون و حتی آوای امروز میگم: هر دورهای از زندگی خوبیها و بدیهای خودش رو داره. سختیها با بزرگ شدن زیاد میشن ولی ارزشش رو دارن. شاید دیگه هیچ وقت فرصتش پیش نیاد که لذتهای نوجوونیت رو دوباره تجربه کنی ولی فرصتهای دیگه و لذتهای دیگهای رو تجربه میکنی. پذیرش، پیش رفتن با جریان زندگی و نچسبیدن به چارچوبهای قدیمی کلید کشف این لذتهای جدیده.