آ کلاه دار

در تب و تاب رسیدن به کمالم

- از این که نشون ندم آوار شدم خسته‌ام

تلفن رو که قطع کردم نشستم روی تخت و تا جایی که اشک داشتم گریه کردم. فشار زیادی رومه، ضعیفم و از مدام قوی نشون دادن خودم خسته شدم. از این که بغضم رو قورت بدم، صدام رو صاف کنم و بگم «اشکالی نداره، یه فرصت دیگه» خسته‌ام. از تظاهر به این که خشمگین و غمگین نیستم و پذیرفتم و برام اهمیتی نداره خسته‌ام. از این که نشون ندم آوار شدم هم خسته‌ام. 

دو ماه گذشته حد زیادی از استرس و فشار روانی رو با خودم حمل کردم، تمام سیستم فکری و جسمیم بهم ریخت، از تغذیه و ورزش تا هرچیز دیگه‌ای هیچ برنامه‌ی سالمی نداشتم و حالا سخت‌ترین pms این سال‌ها رو دارم تجربه می‌کنم. دردهای جسمیم شدیدن و دردهای روحیم شدیدتر. با یه ابراز دلتنگیش پشت تلفن تمام روز گریه کردم و از زمین و زمان شاکی شدم که حالا، حالا که ضعیف‌‌ترینم، حالا که آسیب دیده‌ام و از هر وقت دیگه‌ای به آغوشش محتاج‎‌ترم باید ازش دور باشم. 

۲ ۱
ویــ ـانا
۱۵ آذر ۱۷:۵۴

عزیزم🥺🥺🥺

من ازت ممنونم بابت اینکه مدت زیادی قوی بودی و میفهممت ❤️🌱

پاسخ :

ممنونم که می‌فهمی و اهمیت می‌دی که ابراز همدلی کنی 💜
ملوچک ..
۰۷ آذر ۰۷:۲۹

هیییییییییی میگذره اینم

About me
همیشه مجبور شدم با آدم‌ها سر و کله بزنم که آ اول اسمم کلاه داره و اگه کلاهش رو نذارید اشتباه خونده می‌شه. اون‌قدر که دیگه همه من رو با آ کلاه دار به خاطر میارن. حالا این آ کلاه دار خلاصه‌ای از منه؛ جایی که آ بتونه حرف بزنه و بگه کلاهش رو سر جاش بذارن. 
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان