آ کلاه دار

در تب و تاب رسیدن به کمالم

- تو بودی که بندم کردی

دم در کنسولگری فریک اوت کرده بودم و نمی‌دونستم لرزم از سرماست یا از ترس. دو روزه بدو بدو دنبال کارهامم و فکر می‌کنم اگه بشه با غم دوری از تو چه کنم و اگه نشه با تکه‌های شکسته‌ام برای بار هزارم چه کنم. تو یه موقعیتیم که هر طرف برم تا خرخره تو غم فرو می‌رم. تا هم میام بگم وسط دویدن برای مهاجرت عشق چه دردی بود که به جون خودت انداختی یادم میاد که اگه تو نبودی نمی‌دونم می‌تونستم تموم بالا پایین‌های این مدت رو تحمل کنم و تا الان سرپا بمونم یا نه. احتمالا خیلی وقت پیش دست از زندگی کشیده بودم. تو بودی که بندم کردی.

۰
About me
همیشه مجبور شدم با آدم‌ها سر و کله بزنم که آ اول اسمم کلاه داره و اگه کلاهش رو نذارید اشتباه خونده می‌شه. اون‌قدر که دیگه همه من رو با آ کلاه دار به خاطر میارن. حالا این آ کلاه دار خلاصه‌ای از منه؛ جایی که آ بتونه حرف بزنه و بگه کلاهش رو سر جاش بذارن. 
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان